کد قالب کانون گوشه ای از ویژگی های شخصیتی امام هفتم علیه السلام

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4243
بازدید دیروز : 1544
بازدید هفته : 14171
بازدید ماه : 14171
بازدید کل : 199231
تعداد مطالب : 2535
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 12 تير 1403

حدیث امام موسی بن جعفر علیهما السلام

سخاوت و بخشش

آن گونه که اشاره شد، آن حضرت بخشنده ترین مردم زمان خویش بود . در منابع شیعه و اهل سنت آمده است که هر گاه از کسی بدی و ناخوشایندی به آن حضرت می رسید، با ارسال هدایایی پاسخ می داد (15) ، و این اوج بخشندگی و سخاوت است . مبلغ اعطایی آن حضرت به اندازه ای بود که نیازمند را بی نیاز می کرد . محمد بن عبد الله بکری می گوید: فشار اقتصادی و معیشتی باعث شد که در اندیشه گرفتن وام بیافتم، بدین منظور راهی مدینه شدم، در آن دیار نزد موسی بن جعفر علیه السلام که در مزرعه ای نزدیک کوه احد مشغول کار و تلاش بود رفتم، آن حضرت از حالم جویا شد، من هدف از سفرم را بازگو کردم، امام موسی بن جعفر علیه السلام کیسه ای که در آن مبلغ سیصد دینار بود به من داد و من از همان جا به دیار خود باز گشتم (16) .

در حکایت دیگری می خوانیم که آن حضرت به عیسی بن محمد بن مغیث که در اثر هجوم ملخ به مزرعه اش و از بین رفتن محصولات کشاورزی اش زانوی غم بغل کرده بود، مبلغ صد و پنجاه دینار عطا کرد، در حالی که خسارت وارده بر او از صد و بیست دینار تجاوز نمی کرد . همچنین برای دلجویی بیشتر از او، وارد مزرعه او شد و از خداوند خواست تا محصولات او را زیاد کند (17) .

آن امام مهربان با این گونه رفتارها علاوه بر آن که گرد غم از چهره درماندگان می زداید و به آنان امید زندگی می بخشد، به پیروان راستین و رهبران جامعه می آموزد که با تک تک افراد جامعه ارتباط نزدیک و مستقیم داشته باشند و در پیشامدهای ناگوار آنان را دریابند .

عبادت و بندگی

در میان مناقب بی شمار امام هفتم علیه السلام خلوت با معشوق و مناجات با قاضی الحاجات، درخشندگی خاصی دارد و بدین جهت آن حضرت را «عبد صالح، راهب بنی هاشم و زین المتهجدین » لقب داده اند . آن حضرت بسیاری از شب ها را تا سپیده صبح به دعا و مناجات می پرداخت .

نقل شده است که آن حضرت در اول شب وارد مسجد النبی صلی الله علیه و آله در مدینه شد و تا سپیده دم و در حال سجده این دعا را تکرار کرد: «عظم الذنب من عبدک فلیحسن العفو من عندک یا اهل التقوی واهل المغفرة .» پس از ادای فریضه صبح تا طلوع آفتاب به تعقیبات می پرداخت و آن چنان با سوز و اشک تلاوت قرآن می کرد که هر شنونده ای بی اختیار می گریست (18) .

عبادت و راز و نیاز آن بنده صالح خدا همگان را مجذوب خود ساخته بود، حتی زمانی که در زندان هارون الرشید قرار گرفت، از این که جای خلوت با دوست نصیبش شده است خدای را سپاس می گفت . فضل بن ربیع که به دستور هارون الرشید موسی بن جعفر علیه السلام را زندانی کرده بود، در نامه ای به خلیفه نوشت: اگر او را از من تحویل نگیری رهایش خواهم کرد، چون در مدت یکسال، در شبانه روز جز دعا و استغفار و طلب رحمت و مغفرت الهی کلمه ای از وی شنیده نشده است (19) .

شقیق بلخی می گوید: در سال 149 هجری قصد زیارت خانه خدا کردم و در «قادسیه (20) » به کاروانی که عازم حج بود پیوستم . در میان آنان جوانی لاغر اندام و گندم گون و خوش سیما نظرم را جلب کرد . او جامه ای پشمی به تن داشت و به دور از افراد کاروان در گوشه ای نشسته بود . پنداشتم او از صوفیه است و با این روش موجب زحمت همسفران خود خواهد شد . به قصد پند و اندرز نزد او رفتم . وی مرا با نام خطاب کرد و این آیه را تلاوت نمود: «اجتنبوا کثیرا من الظن ان بعض الظن اثم (21) » ; «از بسیاری از گمان ها بپرهیزید، چرا که برخی از گمان ها گناه است .» پس از آن از من جدا شد . در شگفت ماندم که چگونه نام مرا دانست و از درونم آگاهی داد؟ ! پس از طی راهی طولانی در «واقصه (22) » او را دیدم که نماز می گذارد، در حالی که از خوف خدا اعضای بدنش لرزان و چشمانش گریان است . صبر کردم تا پس از نماز، از بد گمانی ام درباره وی - در دیدار قبلی - پوزش خواسته و لالیت بطلبم . او نماز را تمام کرد، آن گاه رو به من نمود و این آیه را تلاوت کرد: «وانی لغفار لمن تاب وآمن وعمل صالحا ثم اهتدی (23) » ; «و من در حق کسی که توبه کند و ایمان بیاورد و کاری شایسته پیش گیرد و به راه آید آمرزگارم .» سپس از من جدا شد .

بار دیگر او را در منزل معروف میان راه مکه یعنی «زباله » در حال کشیدن آب از چاه دیدم . در همین حال طناب دلو بریده شد و دلو به درون چاه افتاد . آن گاه وی رو به آسمان کرد و گفت: خدایا! چون تشنه و گرسنه شوم تو خدای [روزی ده] من هستی . بار الها! چیزی جز این ظرف ندارم، پس آن را از من مگیر .

شقیق می گوید: به خدا سوگند، دیدم که آب چاه فزونی گرفت تا این که ظرف را که از آب پر شده بود بر گرفت، وضو ساخت و چهار رکعت نماز گزارد . آن گاه به سوی پشته شنی رفت و چند دانه شن برداشته، در ظرف آب خوری ریخت، آن را تکان می داد و از آن می نوشید . نزد او رفتم و سلام کردم . او پاسخ سلام مرا داد . گفتم: از زیادی آنچه خداوند به تو ارزانی داشته به من بخوران . گفت: ای شقیق! پیوسته نعمت های پنهان و آشکار خداوند شامل حال ما می باشد، پس به خداوندت خوش گمان باش . آن گاه ظرف را به من داد و چون از آن ظرف نوشیدم محتوای ظرف را سویق و شکر یافتم، با آن سیر و سیراب شدم و چندین روز به آب و خوراک نیازمند نشدم . به خدا سوگند! هرگز گواراتر و لذیذتر و معطرتر از آن ننوشیدم .

او را تا زمانی که وارد مکه شدم، ندیدم . نیمه شبی او را در کنار «قبة الشراب » دیدم که نالان و گریان و با حال خشوع به نماز مشغول بود تا این که شب به پایان رسید . چون سپیده دمید، در مصلای خود نشست و به تسبیح پرداخت . سپس نماز صبح گزارد و گرد خانه خدا طواف کرد و از حرم خارج شد . وی را دنبال کردم، بر خلاف حالی که در بین راه داشت، دوستانی او را در بر گرفته بودند . مردم نیز گرد او جمع شده، به او سلام می دادند . از یکی از آنان پرسیدم: این جوان کیست؟ گفت: او موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام است .

گفتم: اگر این رفتار از جز این خاندان سر می زد، جای شگفتی بود (24) .

پی نوشت ها:

1) نک به: تاریخ بغداد 13/27; وفیات الاعیان 5/310; روضة الواعظین 1/221; سیر اعلام النبلاء 6/270; صفة الصفوة 1/191; مناقب آل ابی طالب 4/349; اصول کافی 2/باب موسی بن جعفر علیهما السلام; نورالابصار 164; اعیان الشیعة 2/7 و عوام العلوم 2/15 .

2) ر . ک به: بحار الانوار، ج 48، ص 11، ط بیروت; دلائل الامامة، ص 148; البدایة و النهایة، ج 10، ص 183; مناقب ابن شهر آشوب، ج 2، ص 349 .

3) الفروع من الکافی، ج 6، ص 48 (کتاب الزی والتجمل).

4) سیر اعلام النبلاء، ج 6، ص 274; حیاة الامام موسی بن جعفر، ج 2، ص 440- 377 .

5) حیاة الامام موسی بن جعفر، ج 2، ص 377 به نقل از اعلام الوری .

6) البدایة والنهایة، ج 10، ص 183; بحار الانوار، ج 48، ص 288، بیروت; عوالم العلوم، ج 21، ص 319- 322 .

7) عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 31، ح 28 .

8) اثبات الوصیه، ص 161; دلائل الامامه، ص 304، ح 258 .

9) آل عمران/34 .

10) مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 339; بحار الانوار، ج 48، ص 106، ط بیروت; تحف العقول، ص 307، با اندکی تفاوت .

11) ر . ک به: الارشاد، ج 2، ص 224، (سلسله مؤلفات مفید) ; روضة الواعظین، ج 1، ص 213; مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 323; بحار الانوار، ج 48، ص 57، ط بیروت .

12) تاریخ بغداد، ج 13، ص 27; وفیات الاعیان، ج 5، ص 308; سیر اعلام النبلاء، ج 6، ص 271 .

13) انعام/124 .

14) مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 344; سیر اعلام النبلاء، ج 6، ص 271; تهذیب الکمال، ج 29، ص 46; مقاتل الطالبین، ص 499 .

15) وفیات الاعیان، ج 5، ص 308; بحار الانوار، ج 48، ص 104، ط بیروت .

16) الارشاد، ج 2، ص 233; تاریخ بغداد، ج 13، ص 28; روضة الواعظین، ج 1، ص 215; بحار الانوار، ج 48، ص 102، ط بیروت .

17) تهذیب الکمال، ج 29، ص 46; اعیان الشیعه، ج 2، ص 7 .

18) تاریخ بغداد، 13/30، تهذیب الکمال، 29/44، الارشاد، 2/235 (سلسله مؤلفات الشیخ المفید).

19) مقاتل الطالبین، ص 502 .

20) قریه ای است که جنگ معروف قادسیه در زمان خلافت عمر بن خطاب در سال 16 هجری میان مسلمانان و ایرانیان در آن واقع شد . فرمانده مسلمانان سعد بن ابی وقاص بود و رستم، پهلوان و جنگ جوی نامی ایرانیان در این جنگ کشته شد و سپاه اسلام به پیروزی رسید .(معجم البلدان، ج 4، ص 291- 292 .

21) حجرات/12 .

22) منزلی در بین راه مکه و کوفه است .(معجم البلدان، ج 5، ص 354).

23) طه/82 .

24) بحار الانوار، ج 48، ص 82، ط بیروت . و ر . ک: صفة الصفوة، ج 1، ص 441 و کشف الغمة، ج 3، ص 4 .


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: حضرت امام کاظم (ع)